کارشناس مورد علاقه قلعهنویی هم لب به انتقاد گشود
بازیکنان تیم ملی فوتبال کشورمان پس از پایان جام ملتهای آسیا به باشگاههایشان برگشتند تا به ادامه فوتبال خود بپردازند اما شکست در مقابل تیم نهچندان مطرح قطر و عدم راهیابی به فینال این مسابقات تا همیشه در ذهن اهالی فوتبال باقی خواهد ماند. با جلال چراغپور یکی از مفسران و کارشناسان مطرح فوتبال کشورمان درخصوص دلیل حذف از بازیها و همچنین آینده تیم ملی گفتوگویی ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید:
درباره تیم ملی و در کل شرایط بازیکنان در بازیهای جام ملتها چه نظری دارید؟
الان درباره تیم ملی صحبت کردن آسان است چون یک اتفاق کلان روبهرویمان داریم و میتوانیم آن را با خیال راحت و بدون آنکه نگران باشیم که اشتباه میکنیم مورد بررسی قرار دهیم، چراکه دادهها و اطلاعات واقعی است و میتوانیم بررسی کنیم. گفتمان ما باعث سوءاستفاده حریفان نمیشود چون دیگر حریفی وجود ندارد. الان غیرمتخصصین هم میتوانند نظر دهند و با چشم غیرمسلح اتفاقات را ببینند!
بیشتر توضیح میدهید؟
منظورم از چشم غیرمسلح همان بدون سواد بازی و دادههای فنی است که تا حادثه رخ ندهد نمیتواند اظهارنظر کند. الان همه چیز ظاهر شده و تیم ملی مشکلات را پشت سر گذاشته و به چهار تیم برتر صعود کرد.
بعضیها حضور در جمع چهار تیم را برای فوتبال ما خوب میدانند.
بعضیها پشت همین حضور در جمع چهار تیم موضع گرفتند که همین نتیجه هم عالی است. آدم واقعا تعجب میکند که این موضعگیری چه معنی میدهد که چرا تا جمع چهار تیم آمدن رضایت خاطر بعضیها را داشته است. اسم نمیبرم اما میآیند در تلویزیون میگویند خوب است، اما برگردیم به موضوع اول شما.
بفرمایید!
حادثه است که اتفاق افتاده و تمام شده و دیگر پرداختن به آن برای فوتبال ما مفید نیست. از عوامل این نتیجه هم سن بالا بود که نمیتوانیم بگوییم بعد خودشان را اصلاح میکنند، چون بازنشسته میشوند. دوران ملی برای خیلیها تمام میشود. حالا بعضیها با کمبود قوای بدنی مواجه شدند و اخراج شدند و بعضیها کمبود قوای بدنی داشتند و دریبل خوردند و گل خوردیم یا بعضیها با کمبود فنی مواجه شدند و شکاف ایجاد شد و گل خوردیم یا بعضیها که خیلی ادعا داشتند روی سرشان پریدند و به ما گل زدند با اینکه مثلا یاران بلند قامت ما بودند. آنجا بود که فهمیدیم فوتبال همهجانبه تعریف میشود، دفاع در مقابل پرش حریف نتوانست عرض اندام کند. حالا میخواهید آنالیز تیم ملی را داشته باشید از نظر من عیبی ندارد اما برای جامعه فوتبال مثبت نیست.
از عملکرد تیم ملی مقابل ژاپن یا در کل دیگر مدعیان این جام صحبت کنید.
ژاپن در این دوره بردنی بود. شما دیدید که عراق هم آنها را شکست داد از طرفی عراق هم به اردن باخت. سلسله مراتب را نگاه کنید. بعد بازی ژاپن از اول بازیها را تماشا کنید مشخص بود که دچار اشکال هستند. کره هم وقتی بازی میکرد معلوم بود اشکال دارند اما اینجا یک مساله مطرح میشود، برای گروهی از تیمهایی که در جام ملتها هستند این بازیها پله جامجهانی است. همین کاری که ما میگوییم دنبال جوانسازی هستیم.
اتفاقا سوال بعدی ما درباره همین موضوع جوانسازی تیم ملی بود. از نظر شما الان زمان تغییر نسل است؟
ما یکبار در زمان مایلیکهن، کرهجنوبی را با ۶ گل شکست دادیم. اگر یادتان باشد کره و ژاپن از بازیهای آسیایی به عنوان پلهای برای جوان کردن یا از نوع مدرن کردن برای جام جهانی استفاده میکنند ما نباید اینقدر سادهاندیش باشیم که دو سال پیش کره یا ژاپن در جام جهانی تیمهای بزرگ دنیا را شکست دادند آیا برای شما سوال نمیشود که در عرض دو سال مگر تیمها پسرفت میکنند که در آسیا هر دو اوت شوند؟ مگر در فوتبال عقب عقب میروند؟ مگر میشود تیمی که در جام جهانی آلمان و اسپانیا را برد این نتایج را در آسیا بگیرد؟ مثل دانشآموزی که دیکته ۲۰ گرفته یکبار دیگر ۱۸ گرفته اما بار دیگر همان دیکته را ۹ یا ۸ بگیرد؟ وقتی ذهنمان را رو به جلو میگذاریم متوجه میشویم نمیتوانیم رو به عقب بیاییم. پس چه اتفاقی رخ میدهد؟ تیم عراق ۳ تا بازیکن ۳۰ سال داشت بقیه ۲۲ سال و ۲۳ بودند و بازیکن ۱۸ سال و ۱۹ سال هم داشتند. حالا برای جام جهانی ما که جوان کردن تیممان را در آسیا از دست دادیم و با پیرمردهایمان در مسابقات شرکت کردیم میتوانیم موفق شویم؟ یک نکته دیگر.
چه نکتهای؟
این بار دوم است که فدا میشویم! یک بار هم به دست کیروش فدا شدیم یعنی با همان ترکیب جام جهانی به جام ملتها آمدیم. تازه او معماری بود که همراه تیم بود اینبار با معماری غریبه که ۶ سال تیم پیرتر شده مسلم بود که نتیجه نمیگیریم. همین تیم در جام جهانی ۶ گل خورده بود اما بازهم درس نگرفتیم و گفتیم با همینها میرویم نتیجه میگیریم. رویاپردازی کردیم، مطبوعات و رسانه را به خدمت گرفتند اما معلوم بود که نمیشود. الان برای نو کردن تیم یک مقوله پیچیده وجود دارد. چطور ممکن است بدون بازی تدارکاتی عمیق مثل جام ملتها بتوانیم تیمی برای جام جهانی بسازیم؟ کار خیلی سخت است. اگر بخواهند خیلی عمیق تیم را جوان کنند ممکن است در بین ۸ تیم برای انتخابی جام جهانی هم نباشیم! این یک احتمال خطری است.
چطور میگویید ممکن است بین ۸ تیم صعودکننده در جامجهانی نباشیم؟
مگر سوریه جزو ۸ تیم برتر آسیا است؟ رقیب سنتی ما عربستان، کرهجنوبی، ژاپن و استرالیا و عراق هستند. تاجیکستان و ازبکستان هم یکیشان خوب است حالا آن تیمهایی که ما مقابلشان گیر کردیم و کار به پنالتی کشید، یادتان رفت؟ سوریه یادتان رفت؟ قطر قهرمان آسیا و اردن دوست ندارند ۸ تیم برتر از آسیا باشند؟ آنهایی که ۸ تیم از آسیا را اضافه کردند آدمهای کمدانشی نیستند و دیدند که فوتبال آسیا در حال ترقی است. دیدند که آسیاییها، آرژانتین و آلمان را میبرند. الان یک تکنیکال ریپورت برای آسیا آمده تا تیم منتخب آسیا را تشکیل دهند خیلی جالب است که از ایران یک نفر انتخاب شده او هم قایدی است! یک سوال بزرگ، آیا نظر فنی ما تا این حد باید متفاوت با کارشناسان فوتبال آسیا باشد که ما این بازیکن را دو، سه تا بازی بگذاریم و عضو منتخب آسیا شود اما ما به او بازی ندهیم؟ به عنوان بهترین هافبک چپ آسیا انتخاب شده همانجا که محبی بازی کرد و همه اعتراض داشتند. در پستی که محبی بازی کرده قایدی بازی نکرده به عنوان بهترین در تیم منتخب آسیا حضور دارد!
سرمربی تیم ملی در مصاحبهای گفته میخواهد ۶۰درصد تیم ملی را تغییر دهد. آیا این اتفاق شدنی است؟
مکانیزم نو کردن اگر از یک اندازه بیشتر شود باعث تغییر کیفیت تیم میشود. ایشان گفته ۶۰درصد خب این یعنی ۶۰درصد کیفیت تیم ملی تغییر میکند. آن ۴۰درصد باقی مانده مشخص است، طارمی و جهانبخش و آزمون. اما ۶۰درصد احتمالا در خط دفاعی است اما ما روی دروازه هم مشکل داریم، هر توپ زمینی زاویه مخالف که زدند گل شد. یک تاخیر در تصمیم در دروازهبان ما وجود دارد و شناخت نوع توپ او هم ضعیف است کمااینکه در بازی باشگاهی هم چند روز پیش یک توپ حدود ۵۰ متری گل خورد. یعنی بیرانوند نمیشناسد که از آنجا چه اتفاقی در حال رخ دادن است بعد پیشبینی او ضعیف است. باید قلعهنویی روی خط دروازهاش تجدیدنظر کند. اما در بقیه پستها، دو دفاع وسط ما ایراد دارند یعنی چپ و راست یکدیگر را همپوشانی نمیکنند. در یک صحنه هم خلیلزاده رفت فضای پشت کنعانی را پوشش دهد خطا کرد و اخراج شد! کنعانیزادگان در تمام این بازیها یک بار هم پشت خلیلزاده نیامد. دفاع راست ما فکر میکند نقاط ضعفش را با اضافه شدن به خط حمله پر میکند به این نمیگویند دفاع راست وقتی گوش چپ قطر نزدیک به ۱۰بار پشت دفاع راست ما توپ گرفت. یاد حرف کیروش افتادیم که پرسیدند چرا فلانی را دعوت نمیکنی، جواب داد من دفاع راست میخواهم نه هافبک راست. دفاع راست ما از کار حملهای به چشم مربی میآیند و انتخاب میشوند که این غلط است. در دفاع چپ هم سنش زیاد شده و دیگر نمیتواند برود و بیاید. در جایی که بایستد در دفاع فردی ضعیف است یعنی در تک به تکها دور میخورد یا خطا میکند تا اینجا در خط دروازه و دفاع نیاز به تغییرات است و هنوز به خطوط جلو نرسید. در جلوتر و گوش چپ هم که به قایدی اعتقاد ندارند و محبی هم جواب نداده پس میشود ۷۰درصد تیمی که به زمین میرود نیاز به تغییرات داریم. بیرون از زمین چند بازیکن هم مثل ترابی و امیری هستند که پایان فوتبالشان است. حالا سوال اینجاست بازیکن که حذف میکنیم به جایش بازیکن تولید میکنیم؟ در پستهای مهم تیمهای لیگ ما که بازیکنان درجه دو و سه بازی میکنند آیا اساسا به فکر تولید این پستها در تیم ملی هستیم؟ وقتی با این شدت دنبال خارجیهای درجه دو، سه هستیم به این فکر کردیم از کجا میخواهیم جای خالی ۷۰درصد را تامین کنیم؟